
در ماههای اخیر یکی از موضوعاتی که در مورد آن بسیار بحث شده است و هر از چند گاهی مطلبی در مورد آن منتشر میشود، داستان فیلترینگ هوشمند است. فیلترینگی که توسط افراد مختلف مانند محمود واعظی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات به عنوان راه حل مشکل فیلترنت در ایران معرفی شده است.
تاکنون در مورد جزییات فیلترینگ هوشمند اطلاعات زیادی منتشر نشده است و تنها به مواردی مانند این بسنده شده است:
از مشخصههای این طرح، تشخیص هوشمند محتوای درخواست شده کاربر است که سرعت و گستره صفحات پالایش شده را افزایش میدهد و با کاهش نرخ خطا، کاربر سریعتر و دقیقتر به محتوای مفید مورد نیاز خود دست پیدا میکند. همچنین در این نرمافزار به دلیل امکان پالایش جزئی صفحات و ریزدانگی، پالایش صرفا بر صفحاتی اعمال میشود که به دلیل محتوای نامناسب نیاز به پالایش دارند و نیازی به بستن کل دامنه نیست. (منبع)
در این مدت به صورت جسته و گریخته مطالب مختلفی مشاهده کردهام که فیلترینگ هوشمند را حلال مشکلات میدانند به گونهای که با راهاندازی آن تمام مشکلات فیلترینگ اینترنت در ایران حل خواهد شد. حال آنکه واقعیت از نظر من کاملا متفاوت است به گونهای داستان فیلترینگ هوشمند در حد یک جوک و تئوری باقی خواهد ماند!
دلیل این ادعایم را با یک مثال ساده بیان میکنم.
فرض کنید که سیستم فیلترینگ هوشمند فعال و دسترسی به وبسایتهایی مانند فیسبوک، توییتر یا یوتیوب که هم اکنون تمام مقامات بلندپایه ایرانی از آنها به راحتی استفاده میکنند، برای کاربران عادی برقرار شد. براساس آنچه که ادعا میشود، سیستم فیلترینگ هوشمند باید تمام محتوایی که شما در فیسبوک و دیگر سایتها مشاهده میکنید را رصد و سپس محتوای مجرمانه آن را فیلتر کند.
به همین دلیل زمانی که شما در حال مرور دیوار یا همان Wall فیسبوک خود هستید و بر روی ویدیویی کلیک میکنید که از نگاه فیلترچیهای عزیز دارای محتوای مجرمانه است، نخواهید توانست آن را مشاهده کنید. حال آنکه واقعا چنین کاری امکانپذیر است؟
در پاسخ باید بگویم که این کار در فیلمهای تخیلی امکانپذیر است نه در دنیای واقعی زیرا وبسایتهایی مانند فیسبوک به دلیل آنکه از گواهینامه امنیتی اساسال استفاده میکنند، امکان رصد محتوای داخل آنها وجود ندارد و سیستم فیلترینگ به جای آنکه محتوای نمایش داده شده بر روی دیوار حساب فیسبوکتان را مشاهده کند، یک مشت عدد و حروف میبیند.
علاوه بر این در شبکههای اجتماعیای مانند فیسبوک و توییتر محتوایی که به هر کاربر نشان داده میشود برای آن کاربر است زیرا افرادی که من با آنها در فیسبوک دوست هستم با افرادی که شما در فیسبوک با آنها دوست هستید کاملا متفاوت هستند و برای همین محتوا نمایش داده شده یکسان نیست. علاوه بر این امکان زمانی که دوست شما محتوایی را تنها با شما به اشتراک بگذارد، این تنها شما، دوستتان و فیسبوک هستید که آن محتوا را مشاهده میکنید و امکان رصد آن توسط فیلترینگ هوشمند وجود ندارد.
این بدان معناست که عملا و در دنیای واقعی فیلترینگ هوشمند در حد یک شوخی است و نباید آن را جدی گرفت هر چند که دو راه برای معنی دادن به فیلترینگ هوشمند وجود دارد:
۱- ارسال درخواست به فیسبوک: در این روش دولت ایران باید درخواست خود را به فیسبوک ارسال کند و خواستار حذف محتوای مورد نظرش شود هر چند که تصمیم نهایی بر عهده فیسبوک خواهد بود. با توجه به اینکه شرکتهای آمریکایی به دلیل تحریمها هیچ رابطهای با ایران ندارند، این گزینه کاملا منتفی است.
۲- اجرای حمله مرد میانی بر علیه شبکههای اجتماعی: راه حل دوم دولت ایران برای عملی کردن فیلترینگ هوشمند در مورد وبسایتهای مانند فیسبوک و توییتر آن است که حمله مرد میانی را بر علیه این وبسایت با جعل گواهینامه امنیتی اساسال انجام دهد که به دلایل مختلف این حمله پایدار نیست و با توجه به اینکه دولت تدبیر و امید علاقهای به ایجاد سروصدای اضافه در جوامع بینالملل ندارد، احتمال استفاده از آن خیلی پایین است.
از همین روی و با توجه به آنچه که در بالا توضیح داده شد، برای اجرای فیلترینگ هوشمند دولت ایران تنها و تنها یک راه حل دارد: دعوت از مردم برای عضویت در شبکههای اجتماعی داخلی. چرا؟
به این دلیل که با این کار به راحتی میتواند فرآیند رصد محتوای رد و بدل شده در شبکههای اجتماعی داخلی را با داشتن دسترسی به سرورهای این شبکههای اجتماعی انجام دهد و محتوای مورد نظرش را حذف کند.
پس فراموش نکنید که داستان فیلترینگ هوشمند را جدی نگیرید و اسیر این صحنهآراییها نشوید.